شماره خبر : 25675
مادر قاتل آتنا: در خرابههای شهر به عزای پسر مینشینم
اسم آتنا که میآید، همه یاد مادرش میافتیم، مادری که داغ بزرگی در دل دارد.

به گزارش نخست نیوز : این وسط اما مادر دیگری هم در شهر پارسآباد زندگی میکند که گرچه رنجهایش این روزها از جنس رنج مادر آتنا نیست اما آنچه از دلش میگذرد، کم از داغ مادر آتنا ندارد. او مادر اسماعیل، قاتل آتناست. روز ٢۶ رمضان امسال، دختری به نام آتنا اصلانی در پارسآباد اردبیل گم میشود؛ این حادثه درحالی رخ میدهد که آتنا برای کمک به پدر دستفروشش رفته بود و تنها چند متر از او فاصله داشت. بیخبری از آتنا ٢٣ روز به طول میکشد، بهطوریکه خانواده او تمام شهر را زیر پا میگذارند اما خبری از او نمیشود. آتنا حوالی ساعت چهار بعدازظهر گم شده بود که بررسی دوربین مداربسته مغازههای اطراف نشان میداد که او حوالی مغازه رنگرزی که نزدیکی بساط پدرش است، مفقود شده است. بر همین اساس، مأموران صاحب مغازه رنگرزی که به خوشاخلاقی، مردمداری و بیآزاری معروف بود را دستگیر کردند اما مرد رنگرز در بازجوییها به قتلی که انجام داده بود، اعتراف نمیکرد تا اینکه یک روز از بازداشتگاه با همسرش تماس میگیرد و میگوید در پارکینگ خانه مقداری موادمخدر (تریاک) را پنهان کرده است و نمیخواهد مأموران متوجه آن شوند. بههمیندلیل، همسرش سریعا موضوع را با برادرشوهرش (برادر قاتل) در میان میگذارد و او نیز به پارکینگ میرود اما متوجه میشود در ساکی که درون بشکه پشت وانت پنهان شده، جسد دختربچهای است؛ بههمیندلیل موضوع را به دادستانی اطلاع میدهد و مأموران برای خارجکردن جسد از پارکینگ اقدام میکنند. پس از کشف جسد، پارسآباد حالوهوای دیگری پیدا میکند؛ همه شهر درباره قتل فجیع دختربچهای صحبت میکنند که معصومانه کشته شده و قاتل آن، یک جانی و بیمار روانی است. هرکس از نگاه خود در این شهر حادثه را تفسیر میکند، برخی میگویند قاتل معتاد بوده، برخی میگویند او سابقهدار است و قبلا تبرئه شده و عدهای که قاتل را مردی آرام و بیآزار میدانند، باور این حادثه برایشان سخت میشود اما بار سنگین این قضاوتها بر دوش خانواده قاتل سنگینی میکند؛ بهطوریکه خانواده او (یک همسر و سه فرزند) پس از کشف جسد از ترس اینکه مردم به خانه آنها هجوم نبرند، شهر را ترک میکنند و هیچکس جز مأموران آگاهی از آنها خبر ندارند.
شهر آتنا
اما در کوچهپسکوچههای این شهر که حالا به شهر آتنا معروف شده، پشت تمام نگاههای سنگین این مردم، پدر و مادر پیری زندگی میکنند که بیش از اینکه قاتلبودن فرزندشان آنها را داغدار کرده باشد، سیاهپوش مرگ آتنا اصلانی هستند. مادر اسماعیل به خبرنگار آنا میگوید: «الان نزدیک ١۵ روز است که از خانه خارج نشدهام، از مردم این شهر خجالت میکشم، نمیتوانم حتی برای خرید یک نان از خانه خارج شوم.» او صاحب هشت پسر و یک دختر است که به گفته خودش پس از وقوع این حادثه و انتشار اخبار در شهر، پسرانش هر یک به شهری سفر کرده و پارسآباد را ترک کردهاند؛ بهطوریکه از آنها خبری ندارد و تنها دخترش نیز با شنیدن خبر این قتل به قدری شوکه شده که دیگر نمیتواند صحبت کند. اینها را میگوید و چادرش را بر سرش میکشد تا متوجه نگاه همسایهها نشود. گریه امانش را بریده، طوری که اشکها اجازه نمیدهند که حرفهایش را تمام کند. همسایهها نیز از در و پنجرههای نیمهباز به او خیره شدهاند. برخی زیر لب میگفتند این مادر قاتل آتناست و او را با انگشت نشان میدادند، برخی هم با گفتن کلماتی مانند بیچاره، بنده خدا و... سعی داشتند با او همدردی کنند.
خشم همسایهها
مادر اسماعیل درحالیکه به دیوار خانه همسایه تکیه کرده بود، صحبت میکرد که در همین حین خانم همسایه او را صدا کرد و از او خواست که از جلوی در آنها کمی آن طرفتر برود، برای همین مادر اسماعیل رنگرز از ما خواست تا به داخل منزلش برویم که کمی از نگاهها و حرفهای مردم آرام بگیرد. وقتی صحبت از روز حادثه میشود، میگوید: «ای کاش لحظهای که پسرم دستانش را جلوی دهان آتنا گذاشته بود، خودش جان میداد و میمرد. من شرمنده خانواده که نه، شرمنده شهر و یک کشور شدهام.» او میگوید: «عروسم بهتازگی فارغ شده، او مستأجر اسماعیل بود که بعد از حادثه از ترس نگاههای مردم، شبانه اسبابکشی میکند و به منزل من میآید. من هم شرایط مالی خوبی ندارم و حالا با عروسم در یک خانه زندگی میکنم.»
پدرش هنوز خبر ندارد
مادر اسماعیل ادامه میدهد: «دلم میخواهد به منزل آتنا بروم و برایش گریه کنم اما نمیدانم آنها با من چه برخوردی میکنند. همسرم هم گوشهایش سنگین است و حال خوشی ندارد. از این حادثه خبر ندارد و فکر میکند که اسماعیل بهدلیل مشغلههای زیاد کاری به ما سر نمیزند. برای آتنا و پسرم پنهانی گریه میکنم.» وقتی صحبت از ملاقات با پسرش میشود، عنوان میکند: «اگر به ملاقات بروم، میخواهم داغی را که پسرم بر دل ما گذاشته در صورتم ببیند و از او بپرسم لحظهای که این فاجعه را به بار میآورد به من، همسرش و فرزندانش فکر نکرد؟ میدانم تمام شهر خونخواه پسر من شدهاند و منتظر اعدام پسرم در ملأعام هستند، برای همین از مسئولان میخواهم اجازه دهند دقایقی کوتاه با پسرم دیدار کنم که شاید این دیدار آخرین دیدار ما باشد.» او ادامه میدهد: «بعد از اینکه از ملاقات پسرم بیایم، به مردم شهر قول میدهم که در خرابههای این شهر به عزای پسر بنشینم و مردم میتوانند با شور و شادی برای مرگ پسرم شیرینی پخش کنند و شادی کنند، با فاجعهای که پسرم به بار آورده همه مرگش را جشن میگیرند.»
نظرات
ارسال نظر
-
چه کسانی می توانند حمایت از کالای ایرانی را تحقق بخشند؟
- هر آنچه باید درخصوص عصبکشی دندانها بدانید
- «جهان پهلوان تختی» بر پرده سینما میرود
- خطرات وحشتناک شکستن قلنج انگشتان دست
- نیمهخرداد، پایان راه «شهرزاد» خواهد بود
- الیور استون مهمان تلویزیون ایران شد
- عاملان جنایت جماران پای چوبه دار
- نظر آهنگساز ژاپنی درمورد موسیقی فیلم های جشنواره جهانی فجر
- شایعترین بیماری چشم در دوران سالمندی
- نجات مربی شنا از مرگ برای سومین بار!
- ایران با تایلند، عربستان، عمان و کویت همگروه شد
- مرگ باز هم به ورزش حمله کرد
- اجرای طرح ترافیک سال ٩٧ از ١۵ اردیبهشت
- بهترین زمان برای خرید مسکن
- توافق پاکستان و افغانستان برای پایان دادن به تنشهای مرزی
- ۶٠درصد مردم ایران دارای اضافه وزن و چاقی هستند
- دفاع همه جانبه از نام «خلیج فارس» غرور ایرانیان سراسر جهان را برانگیخت
- آب مروارید شایعترین بیماری چشم در دوران سالمندی
- افزایش دو برابری بیماریهای قلبی با چاقی شکمی
- هرآنچه باید درخصوص عصبکشی دندانها بدانید
- بساط تهمت زدن و دروغ پردازی از برخی تریبون ها باید جمع شود
- رفاه نباید تهدید کننده سلامت باشد
- ٢٣٧ هزار هکتار از اراضی کرستان دچار سرمازدگی شد
- آغاز نشست علنی امروز مجلس با ٩٣ صندلی خالی در صحن
- حذف کامل اسیدچرب ترانس
- سونامی سرطان در ایران واقعیت ندارد
- افراد مبتلا به فشارخون بالا موسیقی کلاسیک گوش دهند
- اهمیت تشخیص درست بیماری ها
- چطوری شستشوی مغزی می شویم؟
- از گرما در آلاسکا تا زیر آبرفتن کیش؛ تغییر اقلیم جدی می باشد!
- کودکان تراجنسیتی؛ هویت گمشده و درد طرد از اجتماع
- «تکرار» خطای استراتژیک اصلاحطلبان، به چه بهایی؟
- درخواست سیف از مسافران، برای خرید ارز صبر كنيد!
- برخی از مسئولان نظام صدام همچنان در زندان هستند
- شهید صالح علی الصماد که بود؟
- حمله به سوریه تعرض به قوانین بینالمللی بود
- تجاوز به سوریه مانع جنگ علیه تروریسم نمیشود